آغوش

خــط خـــطــی هــای یــک پــســر روانــی
آغوش

 میدانم روزی تو مرا در آغوش خواهی گرفت . . .

پشیمان و با چشمانی پر از اشک ، خودم را که نه ! عکسم را !
عکسی که در زیر آن نوشته شده ” چهل روز گذشت


نظرات شما عزیزان:

NEDA
ساعت16:38---6 مرداد 1394
سلام وبلاگت خیلی عالیه خیلی خوشم اومده عالییییییییییییییه

ریحانه
ساعت14:15---1 مرداد 1394
خیلی قشنگه موفق باشی

آرامش
ساعت19:50---30 تير 1394
هیچ بارانی را به یاد ندارم...


جز آن بارانی


که زیر چتر تو بودم و


خیس‌ ام کرد...



DUYĞU
ساعت22:07---27 تير 1394
شمع به کبریت گفت:از تو میترسم تو قاتل من هستی….
کبریت گفت:از من نترس٬از ریسمانی بترس که در دل خود جای دادی…
عامل نابودی انسان ها تفکرات منفی خودشان است نه عوامل بیرونی.


DUYĞU
ساعت22:07---27 تير 1394
چشم مست یار من میخانه می ریزد بهم
محفل مستانه را رندانه می ریزد بهم

دل پریشان میکند امواج گیسوی نگار
تا که موی آن پری بر شانه می ریزد بهم

قطره اشکی که می غلتد ز چشمانش به ناز
از تاثر مرغ دل را لانه میریزد بهم

ای دل آن نا مهربان گر مهربان گردد به من
از نشاط خاطری دنیا نمی ریزد بهم

خاطر مجموع یاران را به بزم اهل دل
نا سپاسی های آن بیگانه می ریزد بهم

روی آسایش ندیدیم از ریاکاران دهر
عیش ما را سبحه صد دانه می ریزد بهم

نازک است از بس نکویی رشته آرامشم
با نسیم بال یک پروانه می ریزد بهم


صبا
ساعت16:47---27 تير 1394
سلام وبلاگت قشنگه..به منم سر بزن...نظر یادت نره

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






سنجـآقــــ :

{ شنبه 27 تير 1394برچسب:,.16:11.AdMiN }
خــــط خــــطـــی هـــای یـــک پـــســـر روانــــی