مرد سیگار می کشد تو دود می بینی ، او خاطره …
من عقابی بودم
که نگاه یک مار، سخت آزارم داد
بال بگشودم و سمتش رفتم
از زمینش کندم
به هوا آوردم
آخر عمرش بود که فریب چشمش، سخت جادویم کرد
در نوک یک قله، آشیانش دادم
که همین دل رحمی، چه بروزم آورد
عشق، جادویم کرد
زهر خود بر من ریخت
از نوک قله زمین افتادم
تازه آمد یادم،
من عقابی بودم...
بغضِ گلدان لبِ پنجـره را چلچلهها میفهمند
حالِ بیحوصلهها را خودِ بیحوصلهها میفهمند...
دیگر آن انسان خندان روی قبلا نیستم
فکر می کردم عزیزم، دیدم اصلا نیستم
خسته ام از روزها، آغوش وا کن ای خدا
باید امضا کرد جایی را؟ بیا... من نیستم....
کپی ممنوع
تک و تنهــاتر از آنــم که به دادم برسند
آنچنانم که شدم دست به دامان خودم
وقتی خدای قصّه سرِ میزِ دیگریست...
گذشته که حالم را گرفته است !
خدایا....! کودکی ام را گرفتی:جوانی ام را دادی عقلم را گرفتی :عشق را دادی عشق را گرفتی :تنهایـــــــــی را دادی خنده هایم را گرفــــــتی :غم را دادی آرزو هایم را گرفــــــتی :حسرت ها را دادی خدایا برگررررد.... من هنوز نفس میکشم یادت رفت نفسم را بگیری!
~~دلم آنقدر پر است ¶¶ ¶¶ک اگر ماشه زبانم را بکشم~~ ~~بی شک خیلی هاقربانی میشوند...! ¶¶
قبل از ورود به هر موضوعی! دقت کنید! که جوابتون به تو چه نباشه...!!!